آپلود عکس

تعداد بازديد :
تاريخ : برچسب:,

معرفی یاران‌شیدای امام حسین علیه‌السلام/ ۷۰

70- «جون بن حوي» غلام ابوذر غفاری که به دعای امام پس از شهادت بدنش خوشبو گردید.

من خود مي‌دانم كه بوي خوشي ندارم، خويشانم افرادي فرومايه‌اند و رنگم سياه است. اما شما از من از آن نفس بهشت‌گونه‌تان بدميد تا كه خوش بو شوم، شرافت خويشاوندي يابم، و سيمابم سفيد شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا اين خون تيره‌ام با خون پاكتان مخلوط گردد» پس از آن گاه امام او را اجازه رزم دادند.

گروه معارف - رجانیوز: رهبران بزرگ - در راه حق يا باطل - همواره ياراني داشته‌اند كه آنها را در تحقق بخشيدن به اهدافشان ياري مي‌كرده‌اند. اكنون سخن از ياران بزرگ مجاهدي است كه عقل بشري از درك مقامش عاجز است. او امام به حقي است كه همواره به سيره رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليه‌السلام راه مي‌پيموده است. همان گونه كه شناخت رسول خدا صلي الله عليه و آله ميسر نيست، كمال حسين عليه‌السلام هم مانع درك واقعيت آن خليفة الله است. هر كس كه از انسانيت، مردانگي و غيرت ديني سخن مي‌گويد، اگر با تاريخ اسلام آشنا باشد، ناخودآگاه نام حسين عليه‌السلام به ذهن او پاي مي‌نهد.

هر يك از ياران امام در كربلا به گونه‌اي جلوه‌گر شدند تا آينه‌اي از يك يا چند ويژگي امام خود باشند. همان یارانی که وقتی بزرگ مرد تاريخ اسلام، حسين بن علي عليهم السلام، از همراهان خود بيعت برداشت و فرمود راه بر شما باز است، آن‌ها در پاسخ گفتند: «الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين الآثرنا النهوظ معك علي الاقامة فيها؛ خدا را سپاس كه اين شرافت را به ما نصيب كرد كه در كنار شما به شهادت رسيم و اگر دنيا باقي باشد و ما در جاودان باشيم، قيام با شما را بر ماندن در اين دنيا ترجيح مي‌دهيم» و البته امام عشاق نیز در تمجید از این سخن یاران باوفایش حجت را تمام کردند و فرمودند: من ياراني باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمي‌شناسم، و اهل بيتي نيكوكارتر و وابسته‌تر از اهل بيت خويش سراغ ندارم، پس خداوند همه شما را جزاي خير عطا كند». 

سخن از عشق بازی یاران حضرت حسین بن علی علیهم السلام حتما در این مقال کوتاه نمی‌گنجد که فقط شمه‌ای کوچک از آن در شب عاشورای تاریخ‌ساز، گوهر پاک وجودی عشاق آن امام همام را طی سالیان متمادی صیقل داده و سبب پرورش روح‌های بلند گشته است. 

گروه معارف رجانیوز قصد دارد به عدد مشهور تعداد یاران حضرت امام حسین علیه السلام یعنی ۷۲، هر روز تا اول محرم سال ۱۴۳۷ هـ.ق به معرفی یکی از یاران شیدای حسین علیه السلام بپردازد. ترتيب نام ياران امام در اين سلسله مطالب، بر مبناي زمان شهادت آنهاست که صد البته ما نمي‌توانيم سخن از ياران امام را بر مبناي مقام و مرتبه آنها، يا دوري و نزديكي معنوي آنها نسبت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام بيان كنيم. این سلسله مطالب برگرفته از کتاب گرانسنگ ياران شيداي حسين بن علي علیهما السلام اثر استاد گرانقدر اخلاق حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی است. استاد طبق آنچه که در مقدمه این کتاب آمده بحث از ياران امام را در سه بخش مورد توجه قرار داده‌است: ۱. سفيران امام (زمينه‌سازان قيام)؛ ۲. اصحاب و ياران امام در كربلا؛ ۳. ياري‌كنندگان امام پس از نهضت حسيني.

قسمت هفتادم این سلسله مطالب که به جناب جون بن حوی مولی ابی‌ذر الغفاری سلام‌الله‌علیه از یاران امام حسین علیه‌السلام در دشت کربلا اختصاص دارد را در ادامه از نظر می‌گذرانید:

**********

یاران و اصحاب امام
جون بن حوي مولي ابي‌ذر الغفاري
اشاره

شيخ طوسي رحمه الله جون را از اصحاب امام حسين عليه‌السلام شمرده است.(۱) «جون»(۲) اهل «نوبه» و غلام سياه‌پوستي بود كه «ابي‌ذر غفاري» آن صحابي باوفاي پيامبر او را از قيد بندگي و بردگي آزاد كرده بود. «جون» از شيعيان امام علي عليه‌السلام شناخته مي‌شد. او پيوسته پس از ابوذر همراه اهل بيت عليهم‌السلام بوده است. زماني در خدمت امام حسن عليه‌السلام و هنگامي با امام حسين عليه‌السلام بود. او امام حسين عليه‌السلام را از مدينه تا مكه و سپس از مكه تا عراق همراهي كرده بود.(۳) گويند جون در ساخت و تعمير سلاح مهارت داشت. نقل شده جون، در شب عاشورا خيمه ويژه‌اي براي خود برپا ساخته بود تا سلاح ياران حسين عليه‌السلام را تعمير و اصلاح كند. در تاريخ آمده است، در روز عاشورا، امام درخواست او را براي جهاد اين گونه رد فرمود: «تو از جانب من اذن (كناره‌گيري از جنگ) داري، فقط و فقط تو ما را براي دست‌يابي به عافيت همراهي كرده‌اي. بنابراين، خود را به راه و شيوه ما مبتلا مساز».(۴) گفته شده بعد از اين بود كه به خدمت دختر اميرمؤمنان، زينب عليهاالسلام و اطرافيان امام رسيد تا آنها را شفيع خود سازد. پس از آن از امام اجازه جهاد گرفت و وارد ميدان رزم شد.

درسي كه مي‌توان گرفت:

در راه احياي حق، هر كس بايد از ابزار ممكن كه مورد قبول نيز مي‌باشد، بهره‌مند شود.

شهادت جون

جون در روز عاشورا در مقابل امام حسين عليه‌السلام ايستاده و از آن حضرت اجازه رزم خواست. اما امام به او اذن جهاد ندادند و حضرت فرمودند: ما تو را براي ايام عافيت و آسودگي خريداري كرديم ولي الآن خود را گرفتار نكن» جون خود را بر قدم‌هاي امام انداخت و بر آن بوسه مي‌زد و مي‌گفت: «اي فرزند رسول خدا! من براي آسودگي خاطر خويش در گرفتاري از شما كمك مي‌گرفتم، (۵) من خود مي‌دانم كه بوي خوشي ندارم، خويشانم افرادي فرومايه‌اند و رنگم سياه است. اما شما از من از آن نفس بهشت‌گونه‌تان بدميد تا كه خوش بو شوم، شرافت خويشاوندي يابم، و سيمایم سفيد شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا اين خون تيره‌ام با خون پاكتان مخلوط گردد» پس از آن گاه امام او را اجازه رزم دادند.(۶) او وارد معركه جنگ شد در حالي كه اين رجز را مي‌سرود: «كيف يري الكفار ضرب الاسود بالسيف ضربا عن بني‌محمداذب عنهم باللسان و اليد ارجوا به الجنة يوم الورود؛(۷) اي كفار، ضرب شمشير سياه را چگونه مي‌بينيد؟ به شمشير ضربه‌اي از فرزند محمد، از آنها با زبان و دست حمايت مي‌كنم، در حالي كه به بهشت در روز قيامت اميدوارم» بعد از آن، بيست و پنج نفر از سپاه دشمن را به خاك انداخت. محمد بن ابي‌طالب مي‌گويد: «زماني كه جون به زمين خورد، حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام بر بالينش آمد و بر حق او اين گونه دعا فرمود: «اللهم بيض وجهه، و طيب ريحه و احشره مع الابرار، و عرف بينه و بين محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله؛ (۸) پروردگارا! سيماي او را سفيد كن، و او را خوش بوي گردان، و با محمد صلي الله عليه و آله محشورش نما، و بين او و محمد، آشنايي برقرار ساز».علماي ما از امام باقر عليه‌السلام و از پدرشان امام زين‌العابدين عليه‌السلام نقل كرده‌اند: هنگامي كه بني‌اسد براي دفن شهدا، به معركه جنگ آمدند، بعد از چند روز ديدند كه بوي خوشي - چون مشك - از اندام جون متصاعد است.(۹) سلام بر جون در زيارت ناحيه اين گونه آمده است: «السلام علي جون بن حوي ابن حرمي مولي ابي‌ذر الغفاري؛ (۷۶۲) سلام بر جون غلام ابي‌ذر غفاري».

درسي كه مي‌توان گرفت:

شناخت حق و رهروي آن به ظاهر افراد نيست. استجابت دعاي ولي خدا آن قدر با شتاب انجام مي‌پذيرد، به گونه‌اي كه خواندن او در واقع اجابت خداوند است.

پی نوشت‌ها: 
(۱) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۴؛ ابصار العين، ص ۱۳۸؛ موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، ص ۴۵۱؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۸
(۲) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۱۲؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۴؛ ابصار العين، ص ۱۲۹
(۳) ابصار العين، ص ۲۲۷ و فائده ۱۵
(۴) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۹ و ۳۴۵؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۷۳
(۵) رجال شيخ طوسي، ص ۷۲
(۶) گاه نام ايشان را «حوي» ضبط كرده‌اند، و ليكن مشهور «جون» است. مقتل الحسين خوارزمي، ج ۱، ص ۲۳۷، ولي مفيد رحمه الله او را جوين مولي ابي‌ذر دانسته است. الارشاد، ج ۲، ص ۹۳
(۷) ابصار العين، ص ۱۷۶
(۸) فقال عليه‌السلام: «انت في اذن مني، فانما تبعتنا طلبا للعافيه، فلا تبتل بطريقنا»
(۹) «يابن رسول الله، انا في الرخاء الحس قصاعكم و في الشدة اخذلكم»
(۱۰) اللهوف، ص ۴۷؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۳۱۳


برچسب‌ها:
ارسال توسط س - م
آخرين مطالب