آپلود عکس

تعداد بازديد :
تاريخ : برچسب:,

معرفی یاران‌شیدای امام حسین علیه‌السلام/ ۶۲

62- «وهب بن عبدالله بن عمیر» دلاوری که ۳۱ نفر از سپاه ابن سعد را به هلاکت رساند/ وهب با دوست قطع شده به شهادت رسید.

همسر او چون كلام مادر شوهر خود را بشنيد به وهب گفت: «تو را به خدا سوگند مرا بي‌شوهر مكن و مپسند كه بر مصيبت تو گرفتار آيم» مادر گفت: «اي عزيزم! سخن همسرت را دور انداز و به ميدان برو و در ياري امام حسين عليه‌السلام تا مرز شهادت بشتاب تا در روز رستاخيز به شفاعت جدش نائل شوي».
گروه معارف - رجانیوز: رهبران بزرگ - در راه حق يا باطل - همواره ياراني داشته‌اند كه آنها را در تحقق بخشيدن به اهدافشان ياري مي‌كرده‌اند. اكنون سخن از ياران بزرگ مجاهدي است كه عقل بشري از درك مقامش عاجز است. او امام به حقي است كه همواره به سيره رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليه‌السلام راه مي‌پيموده است. همان گونه كه شناخت رسول خدا صلي الله عليه و آله ميسر نيست، كمال حسين عليه‌السلام هم مانع درك واقعيت آن خليفة الله است. هر كس كه از انسانيت، مردانگي و غيرت ديني سخن مي‌گويد، اگر با تاريخ اسلام آشنا باشد، ناخودآگاه نام حسين عليه‌السلام به ذهن او پاي مي‌نهد.

هر يك از ياران امام در كربلا به گونه‌اي جلوه‌گر شدند تا آينه‌اي از يك يا چند ويژگي امام خود باشند. همان یارانی که وقتی بزرگ مرد تاريخ اسلام، حسين بن علي عليهم السلام، از همراهان خود بيعت برداشت و فرمود راه بر شما باز است، آن‌ها در پاسخ گفتند: «الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين الآثرنا النهوظ معك علي الاقامة فيها؛ خدا را سپاس كه اين شرافت را به ما نصيب كرد كه در كنار شما به شهادت رسيم و اگر دنيا باقي باشد و ما در جاودان باشيم، قيام با شما را بر ماندن در اين دنيا ترجيح مي‌دهيم» و البته امام عشاق نیز در تمجید از این سخن یاران باوفایش حجت را تمام کردند و فرمودند: من ياراني باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمي‌شناسم، و اهل بيتي نيكوكارتر و وابسته‌تر از اهل بيت خويش سراغ ندارم، پس خداوند همه شما را جزاي خير عطا كند». 

سخن از عشق بازی یاران حضرت حسین بن علی علیهم السلام حتما در این مقال کوتاه نمی‌گنجد که فقط شمه‌ای کوچک از آن در شب عاشورای تاریخ‌ساز، گوهر پاک وجودی عشاق آن امام همام را طی سالیان متمادی صیقل داده و سبب پرورش روح‌های بلند گشته است. 

گروه معارف رجانیوز قصد دارد به عدد مشهور تعداد یاران حضرت امام حسین علیه السلام یعنی ۷۲، هر روز تا اول محرم سال ۱۴۳۷ هـ.ق به معرفی یکی از یاران شیدای حسین علیه السلام بپردازد. ترتيب نام ياران امام در اين سلسله مطالب، بر مبناي زمان شهادت آنهاست که صد البته ما نمي‌توانيم سخن از ياران امام را بر مبناي مقام و مرتبه آنها، يا دوري و نزديكي معنوي آنها نسبت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام بيان كنيم. این سلسله مطالب برگرفته از کتاب گرانسنگ ياران شيداي حسين بن علي علیهما السلام اثر استاد گرانقدر اخلاق حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی است. استاد طبق آنچه که در مقدمه این کتاب آمده بحث از ياران امام را در سه بخش مورد توجه قرار داده‌است: ۱. سفيران امام (زمينه‌سازان قيام)؛ ۲. اصحاب و ياران امام در كربلا؛ ۳. ياري‌كنندگان امام پس از نهضت حسيني.

قسمت شصت و دوم این سلسله مطالب که به جناب وهب بن عبدالله بن عمیر سلام‌الله‌علیه از یاران امام حسین علیه‌السلام در دشت کربلا اختصاص دارد را در ادامه از نظر می‌گذرانید:

**********

یاران و اصحاب امام
وهب بن عبدالله بن عمير حباب الكلبي
اشاره
شمر با گروهي از يارانش به طرف چپ سپاه امام حسين عليه‌السلام حمله كرد. لشكريان امام سخت مقاومت كردند و سپاه كوفه را درهم شكستند. در اين هنگام بود كه عبدالله بن عمير كلبي درگير شد:
شهادت وهب
«وهب» فرزند «عبدالله بن عمير» از قبيله «بني‌كلاب» است. او همراه مادر و همسرش در لشكر امام حضور داشت. از آنجايي كه مادرش (ام‌وهب) او را به جهاد و حمايت از امام و اهداف آن حضرت تشويق كرده بود، رو به ميدان اسب راند. او پس از مبارزه دليرانه، تعدادي از دشمنان را به خاك و خون كشيد و سپس به خيمه‌گاه، براي ديدار دوباره مادر و همسرش بازگشت. هنگام ملاقات به مادر گفت: «آيا شما از من راضي و خشنود شديد؟» مادر پاسخ داد: «از تو راضي نخواهم شد تا اين كه در پيش روي امام حسين عليه‌السلام شهيد شوي»(۱). همسر او چون كلام مادر شوهر خود را بشنيد به وهب گفت: «تو را به خدا سوگند مرا بي‌شوهر مكن و مپسند كه بر مصيبت تو گرفتار آيم» مادر گفت: «اي عزيزم! سخن همسرت را دور انداز و به ميدان برو و در ياري امام حسين عليه‌السلام تا مرز شهادت بشتاب تا در روز رستاخيز به شفاعت جدش نائل شوي»(۲) پس از اين گفت و گوي كوتاه، وهب بار ديگر به سپاه دشمن روآورد و اين رجز را سر داد.«اني زعيم لك ام‌وهب بالطعن فبهم تارة و الضرب‌ضرب غلام مؤمن بالرب حتي يذيق القوم مر الحرب؛ اي مادر وهب! من خود ضامنم كه با ته نيزه و شمشيرگاه ضربه بزنم؛ آن هم ضربت زدن نوجوان مؤمن در راه پروردگار تا به اين گروه تلخي جنگ را بچشاند». وهب در ستيزي دوباره نوزده سواره و دوازده پياده دشمن را از پاي درآورد، تا اين كه دو دستش در راه احياي دين خدا قطع شد(۳).
كمك‌خواهي فرمانده سواره نظام از پياده نظام
اشاره
درگيري و حملات ياران حسين عليه‌السلام شدت گرفته بود «عزره بن قيس احمسي» از اين به‌هم پاشيدگي سواره نظام به وحشت افتاده بود. او پيكي را به جانب ابن‌سعد فرستاد تا درماندگي خود گزارش نموده و از او بر عليه ياران امام حسين عليه‌السلام ياري بگيرد.
پی نوشت‌ها: 
(۱) مناقب آل ابي‌طالب، ج ۴، ص ۱۰۱؛ مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۱۲-۱۳
(۲) مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۱۲-۱۳
(۳) منتهي الامال، ج ۱، صص ۶۶۳-۶۶۲


برچسب‌ها:
ارسال توسط س - م
آخرين مطالب