آپلود عکس

تعداد بازديد :
تاريخ : برچسب:,

 

 معرفی یاران شیدای امام حسین علیه السلام/4   

«عبدالله بن یقطر حمیری» سفیر دیگر امام حسین علیه‌السلام/ عبدالله برادر رضاعی امام

«عبدالله» برفراز قصر رفت تا اين كه بر مردمي كه در پايين ايستاده بودند، مشرف شد. آن گاه فرمود: «اي مردم! من فرستاده حسين بن فاطمه دختر رسول خدا به سوي شما هستيم تا اين كه او را عليه پسر مرجانه و پسر سميه، آن حرامزاده پسر حرامزاده، ياري و كمك رسانيد.»

گروه معارف - رجانیوز: رهبران بزرگ - در راه حق يا باطل - همواره ياراني داشته‌اند كه آنها را در تحقق بخشيدن به اهدافشان ياري مي‌كرده‌اند. اكنون سخن از ياران بزرگ مجاهدي است كه عقل بشري از درك مقامش عاجز است. او امام به حقي است كه همواره به سيره رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليه‌السلام راه مي‌پيموده است. همان گونه كه شناخت رسول خدا صلي الله عليه و آله ميسر نيست، كمال حسين عليه‌السلام هم مانع درك واقعيت آن خليفة الله است. هر كس كه از انسانيت، مردانگي و غيرت ديني سخن مي‌گويد، اگر با تاريخ اسلام آشنا باشد، ناخودآگاه نام حسين عليه‌السلام به ذهن او پاي مي‌نهد. 

هر يك از ياران امام در كربلا به گونه‌اي جلوه‌گر شدند تا آينه‌اي از يك يا چند ويژگي امام خود باشند. همان یارانی که وقتی بزرگ مرد تاريخ اسلام، حسين بن علي عليهم السلام، از همراهان خود بيعت برداشت و فرمود راه بر شما باز است، آن‌ها در پاسخ گفتند: «الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين الآثرنا النهوظ معك علي الاقامة فيها؛ خدا را سپاس كه اين شرافت را به ما نصيب كرد كه در كنار شما به شهادت رسيم و اگر دنيا باقي باشد و ما در جاودان باشيم، قيام با شما را بر ماندن در اين دنيا ترجيح مي‌دهيم» و البته امام عشاق نیز در تمجید از این سخن یاران باوفایش حجت را تمام کردند و فرمودندمن ياراني باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمي‌شناسم، و اهل بيتي نيكوكارتر و وابسته‌تر از اهل بيت خويش سراغ ندارم، پس خداوند همه شما را جزاي خير عطا كند»

سخن از عشق بازی یاران حضرت حسین بن علی علیهم السلام حتما در این مقال کوتاه نمی‌گنجد که فقط شمه‌ای کوچک از آن در شب عاشورای تاریخ‌ساز، گوهر پاک وجودی عشاق آن امام همام را طی سالیان متمادی صیقل داده و سبب پرورش روح‌های بلند گشته است

گروه معارف رجانیوز قصد دارد به عدد مشهور تعداد یاران حضرت امام حسین علیه السلام یعنی ۷۲، هر روز تا اول محرم سال ۱۴۳۷ هـ.ق به معرفی یکی از یاران شیدای حسین علیه السلام بپردازد. ترتيب نام ياران امام در اين سلسله مطالب، بر مبناي زمان شهادت آنهاست که صد البته ما نمي‌توانيم سخن از ياران امام را بر مبناي مقام و مرتبه آنها، يا دوري و نزديكي معنوي آنها نسبت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام بيان كنيم. این سلسله مطالب برگرفته از کتاب گرانسنگ ياران شيداي حسين بن علي علیهما السلام اثر استاد گرانقدر اخلاق حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی است. استاد طبق آنچه که در مقدمه این کتاب آمده بحث از ياران امام را در سه بخش مورد توجه قرار داده‌است: ۱. سفيران امام (زمينه‌سازان قيام)؛ ۲. اصحاب و ياران امام در كربلا؛ ۳. ياري‌كنندگان امام پس از نهضت حسيني.

قسمت دوم این سلسله مطالب که به جناب عبدالله بن يقطر حميري سلام الله علیه سفیر امام حسین علیه السلام اختصاص دارد را در ادامه از نظر می‌گذرانید:

**************

سفيران امام، زمينه‌سازان قيام

عبدالله بن يقطر حميري

«عبدالله» فرزند «يقطر» بوده است. مادرش پرستار امام حسين عليه‌السلام بوده است، همچون «ام‌قيس بن ذريح» كه پرستار دوران شيرخوارگي امام مجتبي عليه‌السلام بوده است.(۱) به جهت اين كه مادر عبدالله پرستار امام حسين عليه‌السلام بوده است و امام با عبدالله برادر رضاعي‌اند.(۲) 

اما حق اين است كه امام حسين عليه‌السلام بر اساس احاديث معتبر تنها از سينه مادرش فاطمه زهرا عليهاالسلام شير نوشيده و گاه از سر انگشت يا دهان مبارك رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم تغذيه كرده است.(۳)

تاريخ‌نگاران گفته‌اند بعد از اين كه امام حسين عليه‌السلام از مكه خارج شد، پاسخ نامه «مسلم بن عقيل» را نوشت و به «عبدالله بن يقطر» داد تا آن را به مسلم برساند. مسلم در نامه خود عنوان كرده بود كه مردم با او بيعت كردند و شرائط براي آمدن امام مناسب است. عبدالله تا قادسيه به تاخت رفت تا «حصين بن تميم»(۴او را در قادسيه دستگير كرد. و او را به سوي «عبيدالله بن زياد» فرستاد. ابن‌زياد از رسالت او پرسيد، ولي «ابن‌يقطر» پاسخ نگفت. ابن‌زياد از سفير امام چنين خواست: «تو بايد به بالاي قصر روي و به دروغگو، فرزند دروغگو لعنت كني. پس از فراز قصر پايين آي، تا من رأي خود را درباره تو اعلان كنم». «عبدالله» برفراز قصر رفت تا اين كه بر مردمي كه در پايين ايستاده بودند، مشرف شد. آن گاه فرمود: «اي مردم! من فرستاده حسين بن فاطمه دختر رسول خدا به سوي شما هستيم تا اين كه او را عليه پسر مرجانه و پسر سميه، آن حرامزاده پسر حرامزاده، ياري و كمك رسانيد.»(۵) 

«ابن‌زياد» دستور داد عبدالله را از بالاي قصر به زمين پرتاب كنند. استخوان‌هاي عبدالله شكسته شد. او هنوز رمقي جان در تن داشت كه «عبدالملك بن عمير لخمي» كه قاضي و فقيه كوفه بود، سر رسيد و او را با كارد سر بريد. مردم او را سرزنش كردند. او در پاسخ گفت: «با اين كار خواستم او را راحت كنم».(۶) «ابن‌قتيبه» و «ابن‌عساكر» گويند: امام حسين عليه‌السلام «قيس بن مسهر» را به سوي مسلم فرستاد؛ اما «عبدالله بن يقطر» را به همراه مسلم (به كوفه) فرستاده بود تا هنگامي كه مسلم متوجه شد كه مردم او را تنها نهادند، پيش از اين كه به دست دشمن افتد «عبدالله» را به سوي امام حسين عليه‌السلام بفرستد تا اوضاع را به آن حضرت گزارش كند. عبدالله حركت كرد تا به دست «حصين بن نمير» دستگير و به سوي ابن‌زياد فرستاده شد و آن حادثه به وقوع پيوست.(۷).

پيش از اين گذشت(۸) كه وقتي خبر شهادت عبدالله يقطر، مسلم بن عقيل و هاني بن عروه به امام حسين عليه‌السلام رسيد، آن حضرت سخت آزرده‌خاطر شد و نوشته‌اي را در برابر جمع ياران اين گونه قرائت فرمود:«اما بعد، خبر فاجعه‌آميز كشته شدن مسلم بن عقيل، هاني بن عروه و عبدالله بن يقطر، به ما رسيده است. البته شيعيان ما، ما را ذليل و خوار كرده‌اند. پس از شما هر كه قصد بازگشت دارد برگردد كه هيچ منعي بر او نيست و بر گردن او چيزي نيست.»(۹).

پی نوشت‌ها

(۱)-ابصار العين، ص ۹۳.

(۲)-الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۴۹.

(۳)-كافي، ج ۱، ص ۴۶۵؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۸؛ كامل الزيارات، ص ۵۷، ح ۴.

(۴)- شيخ مفيد نام او را «حصين بن نمير» دانسته‌اند. (الارشاد، ج ۲، ص ۶۹).

(۵)- «ايها الناس، انا رسول الحسين بن فاطمة بنت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اليكم لينصروه و توازروه علي ابن‌مرجانة و ابن‌سمية الدعي ابن‌الدعي

(۶)-الارشاد، ج ۲، ص ۷۱؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۹۸.

(۷)-ابصار العين، ص ۹۴.

(۸)-ر ك: منزل زباله، ش ۱۴.

(۹)-الارشاد، ج ۲، ص ۷۵.

 


برچسب‌ها:
ارسال توسط س - م
آخرين مطالب